این روزها در بین اوراق علوم حدیثی ام و در بین مردم و دوستانم، بیش از هر وقت دیگر حرف دین و دینداری را میخوانم و میشنوم و از این همه سوال و حیرت مردم تعجب میکنم!
امام روشن تر از هر خورشیدی هر روز و شب، هر لحظه و دم، بر راه جویندگان حقیقت میتابد!
راه روشن است! این همه کفر و ندیدن از کجاست؟*
در طول تاریخ پر از درد و تنهایی و غربتِ شیعه، آنقدر مردان بزرگ جانفشانی کرده اند و ایثار کرده اند و احسان کرده اند و در بین این همه تهاجم های فرهنگی و غیر فرهنگی متقدم و متاخر اموال و انفسشان را در راه اعتلای کلمه الله** فدا کرده اند که از یدک کشیدن نام دانشجوی حدیث شرم میکنم...
وقتی شخصیتی بزرگ و متقی همچون شیخ صدوق رنج سفر ،آنهم در حدود هزار سال پیش را برخود هموار میکرد که سند احادیثش کوتاه تر و بهتر باشد؛ وقتی شیخ مفید با تاسیس مکتب بغداد و حوزه علمیه و تربیت شاگرد و تالیف کتب و تلاشهای شبانه روزی در حفظ مذهب تشیع در برابر آفات ویران کننده فرق نوظهور و نا به راه، آنهمه تلاش میکرد؛ وقتی شیخ الطائفه مرحوم طوسی،همه عمر و وقت خود را صرف جمع آوری و پالایش احادیث و عقاید شیعه کرد؛ وقتی آنقدر حرف های درست و محکم زده شده بود که علمای بعدی قرن ها حرفی نو برای طرح نداشتند؛وقتی شهید اول را به سبب شیعه گری و دفاع و نشر عقاید حقه تشیع با چنان وضع دلخراشی محکوم و شهید کردند؛ وقتی علمای بزرگی همچون آیت الله بروجردی بر اثر ممارست و تقوی به چنان درکی از دین رسیده بود که با استماع کلامی حدیث گونه، انتسابش به معصوم را با جزئیات مشخص میکرد؛ وقتی آیت الله خمینی در علم و عرفان و ورع چنان مجاهدتی کرده بود که مکتب سیاسی-الهی اش راه نمای جریانات حق جوی عالم شد***؛
وقتی ما میراث دار چنین گذشته ای هستیم
آنوقت "کسی" بیاید و به خاطر خطای چند روحانی و آخوند و اشتباهات سیستمی و آسیب های جدی وارد شده بر پیکر و روح اجتماع شیعی ما از داخل و خارج؛ تمامِ این همه بزرگی و عظمت را زیر سوال ببرد، آدم دردش می آید از این همه ظلمت و تاریکی و زخم و درد تمام نشدنی...
درد که هیچ...
مرگش می آید از این که فرصت نمیکند پاسخ دهد، از اینکه در اینچنین فضایی مجبور به نفس کشیدن است...
ای طبیبی که دوارٌ بطبک هستی...
ای بهجت و سروری که رنگ روزگار ما را خدایی میکنی...
ای باب الهی و حفظ کننده دین؛ کاش بیایی و مارا هدایت کنی.
دلم برای حرم و صدای مناجات تنگ شده...
دلم برای شب و غرق شدن در اقیانوس ستارگان تنگ شده...
دلم کمی هوا میخواد... هوای آمیخته به نفس های...
"نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست"
---------
انا هدیناه السبیل،اما شاکرا و اما کفورا
کلمة الله هی العلیا
و ان جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا
زیارت آل یس
حدیث حضرت صادق(ع)
---------
هل الدین الا الحب و البغض؟! --- دلم از آن "کس" گرفته.